تعداد نشریات | 19 |
تعداد شمارهها | 380 |
تعداد مقالات | 3,121 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,250,766 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,844,953 |
تبیین مدل مفهومی مؤلفه های مؤثر در شکل گیری تجربه معماری | ||
نشریه علمی اندیشه معماری | ||
مقاله 5، دوره 3، شماره 6، مهر 1398، صفحه 59-75 اصل مقاله (1.37 M) | ||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30479/at.2019.11332.1290 | ||
نویسندگان | ||
سمیه موسویان1؛ بهناز امین زاده گوهرریزی* 2؛ آزاده شاهچراغی3 | ||
1دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
2استاد دانشکده شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
3دانشیار گروه معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 11 مرداد 1398، تاریخ بازنگری: 20 مهر 1398، تاریخ پذیرش: 11 آبان 1398 | ||
چکیده | ||
تجربه معماری، چه بهصورت تجربه در مواجهه با بنا یا تجربه فضا بهواسطه «حضور» در آن، مهمترین عامل وجودی معماری است. درک پدیدهای نظیر «تجربه معماری» لزوماً نیازمند تحقیق دیدگاه پژوهشی است و هر دیدگاه پژوهشی بایستی بر طبق گفتمان معماری گسترده درزمینۀ «تجربه» تدوین گردد. این پژوهش قصد دارد تا از طریق رویکرد شناختی فعال که مبتنی بر دیدگاه پدیدارشناسی و یافتههای عصبشناسی است، بتواند به درک روشنی از ماهیت «تجربه معماری» برسد، چراکه هر دو رویکرد، از همان نقطه شروع، تجربه معماری را از طریق رابطه میان ذهن و تجربه روانشناختی انسان از جهان موردبررسی قرار میدهند. در حقیقت انسان در هر دو نگرش در ادراک جهان نقش اساسی دارد، چراکه از یکسو تجربه بنیان بودن پدیدارشناسی اساس آن است و از سوی دیگر پژوهشهای علم عصبشناسی رویکردی مکمل و مرتبط با تجربیات معماری را ارائه میدهند، زیرا احساسات و واکنشهای انسان به محیط بر اساس کارکرد مغز و پاسخش به محرکهای مختلف آنالیز میشود و هر دو زمینه مذکور «تجربه حسی» را عامل کلیدی ادراک میدانند و روان انسان را به احساسات و تجربه فیزیولوژیک از محیط ربط میدهند. با این ملاحظات این پژوهش درصدد است تا سؤالاتی ازایندست را بررسی نماید: «تجربه» در معماری چگونه حاصل میشود؟ و چه مؤلفههایی موجب شکلگیری این تجربه میگردند؟ این پژوهش با رویکردی کیفی و روش توصیفی- تحلیلی به ارائه مدلی مفهومی از موضوع مربوطه پرداخته است. در پایان یافتهها نشان دادند که تجربه معماری، دیدگاه بیولوژیک مربوط به انسان را از طریق مفاهیم مرتبط با «تجسم» از یکسو و «انگیزش» از سوی دیگر بهعنوان پتانسیلهای معماری برای تأثیر متقابل کنار هم قرار میدهد. این مفاهیم از منظر «رویکرد شناختی فعال» نسبت به ادراک، احساس و عمل توسعه مییابند و از طریق اصول کلیدی آن (معنا بخشی و ارتباط سازنده و تجسم فعال) در وضعیتی بههمپیوسته و تعاملی به مؤلفههای سازنده تجربه معماری منجر میشوند که عبارتاند از: 1. مؤلفه کالبدی (طرحواره بدن) که متشکل از پاسخهای فیزیولوژیکی انسان به معماری از طریق دیدگاهی جسمانی ادراک آن است، 2. مؤلفه حسی-حرکتی که شامل رفتار بیانی است و سبب توجه ادراکی به محیط میگردد، 3. مؤلفه انگیزشی که متشکل از تمایلات عملی یا حالتهای آمادگی که از طریق قابلیتهای معماری عمل میکند، 4. مؤلفه احساسی که موسوم به تجربه عاطفی است و از طریق معنا بخشی به محیط ایجاد میشوند و 5. مؤلفه شناختی که از طریق ادراک تجسمیافته، به فعالیت تجسمیافته و آگاهی حاصل از آن منجر میگردد. | ||
کلیدواژهها | ||
تجربه معماری؛ رویکرد فعال؛ تجسم؛ تجسم فعال؛ ادراک تجسم یافته | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Explaining the conceptual model of the effective components on the formation of the architectural experience | ||
نویسندگان [English] | ||
Somayeh Moosavian1؛ Behnaz Amin Zadeh Gohar Rizi2؛ Azadeh shahcheraghi shahcheraghi3 | ||
1Ph.D Candidate, Department of Architecture, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran. | ||
2Professor, Department of Urban Planning, College of Fine Arts, University of Tehran, Tehran, Iran. | ||
3Associate Professor, Department of Architecture,Development, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Architectural experience, whether as an experience of facing a building or as being present in it, is the most important factor in the existence of architecture. Understanding a phenomenon such as "architectural experience" necessarily requires a rigorous research perspective, and each research perspective should be compiled according to the broad architectural discourse on experience. This study seeks to gain a clear understanding of the nature of the "architectural experience" through enactive cognitive approach based on phenomenological view and neurological findings. This is because both of approaches, from the very beginning, investigate the architectural experience through the relationship between the mind and the human's psychological experience of the world. In fact, humans have a central role in both attitudes in the perception of the world, since on the one hand, experience-based phenomenology is their basis, and on the other hand neuroscience researches offer a complementary approach relevant to architectural experiences. This is because human emotions and his reactions to the environment are analyzed based on the function of the brain and its responses to various stimuli. Plus, both mentioned contexts consider "sensory experience" a key factor in perception and relate human psyche to physiological emotions and experience of the environment. Taking these into considerations, this study seeks to address the following questions: How is "experience" achieved in architecture? And what components help this experience form? This study presents a conceptual model of the subject using a qualitative approach and a descriptive-analytical method. In conclusion, the findings showed that the architectural experience brings together the biological perspective related to the human through concepts related to "embodiment" on the one hand and "motivation" on the other as architectural potentials for interaction. These components are developed through enactive approach to cognition, perception and emotion. Then the role of the "body schema" and "embodiment" attitude to architectural perception as well as the concept of "affordance" of architecture - as the design goals- are focused in order to describe the architectural experience. In addition, there is a particular emphasis on the essential role of the "emotional component" in the cycle of cognition, perception, and practice. Thus, by using the enactive approach as the central feature of experience and its corresponding content, one can consider the "architectural experience" as a combination of cognitive, embodied, practical and emotional components. From the perspective of the enactive approach, the way people experience the perception of architectural spaces is generally affected and controlled by sensory-motor activity and influenced by specific embodiment conditions. Accordingly, it can be argued that the human interacts with architecture through "enactive embodiment" and that experience in architecture is formed through complex patterns of sensory-motor activity. Therefore, users are not merely abstract observers of spaces, but the value and meaning of architecture is obtained through architecture-body interaction. According to this practical framework, the embodied "interpretation" becomes possible. It makes the body essential for the architectural experience and emphasizes the intrinsic connection between architecture and the human body through "action". In addition, in accordance with sensory-motor theory of perception and its practical meaning as predictive and action-oriented, it is assumed that architecture can be understood by presenting its affordances as potentials for action. Thus, the validity of the architectural experience in the tectonic language of construction is rooted in bodily perception. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Architectural Experience, Enactive Approach, Embodiment, Enactive Embodiment, Embodied Perception | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
مراجع | ||
اکبری، علی. (1397). مبانی نظری معماری. قزوین: جهاد دانشگاهی قزوین. پالاسما، یوهانی. (1394). چشمان پوست. ترجمه: علیرضا فخرکننده. تهران: چشمه. پالاسما، یوهانی. (1395). خیال مجسم. ترجمه: علی اکبری. تهران: پرهام نقش. پرزگومز، آلبرتو. (1397) تأملات بهنگام، ترجمه: رضا عسگری، نگین جواهریان و باوند بهپور. تهران: معمار نشر. رابینسون، سارا؛ پلاسما؛ یوهانی. (1396). ذهن در معماری. ترجمه: رضا امیررحیمی. تهران: معمارنشر. شعیری، حمید رضا. (1386). رابطة نشانهشناسی با پدیدارشناسی با نمونهای تحلیلی از گفتمان ادبی هنری. ادب پژوهی. 2 (3)، 61-81. کارمن، تیلور. (۱۳۹۰). مرلوپونتی. ترجمه: مسعود علیا، تهران: نشر ققنوس. مالگریو، هریفرانسیس. (1395). مغز معمار. ترجمه: کریم مردمی و سیما ابراهیمی. تهران: هنر معماری قرن. مرلو-پونتی، موریس. (1391). جهان ادراک. ترجمه فرزاد جابرالانصار، تهران: ققنوس. هال، استیون؛ پرز-گومز، آلبرتو؛ پالاسما، یوهانی. (1394). پرسشهای ادراک. ترجمه: علی اکبری؛ محمدامین شریفیان، تهران: پرهام نقش. Bermudez, J. (2011). Empirical aesthetics: the body and emotion in extraordinary architectural experiences. Proceedings of the 2011 Architectural Research Centers Consortium:Considering Research, 369-380.
Bermudez, J. Krizaj, D. Lipschitz, D. L. Bueler, C. E. Rogowska, J. Yurgelun-Todd, D. & Nakamura,Y. (2017). Externally-induced meditative states: an exploratory fMRI study of architects’ responses to contemplative architecture. Frontiers of architectural research 6 (2), 123-136.
Bermudez, J, & RO, B. (2012). Extraordinary architectural experiences: comparative study of three paradigmatic cases of sacred spaces. 2nd International Congress on Ambiances Network, Montreal. 689-694.
Bermudez, J. & Ro, B. (2013). Memory, Social Interaction, and Communicability in Extraordinary Experiences of Architecture. In ARCC Conference Repository.
Böhme, G. (2018). Atmospheric Architectures: The Aesthetics of Felt Spaces. Bloomsbury Publishing.
Danielsson,C.B.(2011). Experiencing Architecture—Exploring the Soul of the Eye. In Proceedings of the ARCC 2011 Spring Research Conference: Considering Research: Reflecting Upon Current Themes in Architecture Research (pp. 95-102).
Eberhard, J. P. (2009). Brain landscape the coexistence of neuroscience and architecture. Oxford University Press.
Fich, L. B. Jönsson, P. Kirkegaard, P. H. Wallergård, M. Garde, A. H. & Hansen, Å. (2014). Can architectural design alter the physiological reaction to psychosocial stress? A virtual TSST experiment. Physiology & behavior, 135, 91-97.
Freedberg, D. & Gallese, V. (2007). Motion, emotion and empathy in esthetic experience. Trends in cognitive sciences, 11(5), 197-203.
Gallagher, S. & Bower, M. (2013). Making enactivism even more embodied.
Gallagher, S. (2014). Phenomenology and embodied cognition. In The Routledge handbook of embodied cognition (pp. 27-36). Routledge.
Gibson, J. J. (1986). The ecological approach to visual perception. Hills-dale. NJ: Lawrence.
Herzog, T. R. Ouellette, P. Rolens, J. R. & Koenigs, A. M. (2010). Houses of worship as restorative environments. Environment and Behavior, 42(4), 395-419.
Jelić, A. Tieri, G. De Matteis, F. Babiloni, F. & Vecchiato, G. (2016). The enactive approach to architectural experience: A neurophysiological perspective on embodiment, motivation, and affordances. Frontiers in psychology, 7, 481.
Low, S. M. (2003). Embodied space (s) anthropological theories of body, space, and culture. Space and culture, 6(1), 9-18.
Mallgrave, H. F. (2015). Embodiment and Enculturation: the future of architectural design. Frontiers in psychology, 6, 1398.
Mallgrave,H.F.(2010).The architect's brain. Trans: Mardomi, K and Ebrahimi, S. (1395). Tehran: Honar-e Memari.
Malinin, L. H. (2016). Creative practices embodied, embedded, and enacted in architectural settings: toward an ecological model of creativity. Frontiers in psychology, 6, 1978.
O'Regan, J. K. & Noë, A. (2001). A sensorimotor account of vision and visual consciousness. Behavioral and brain sciences, 24(5), 939-973.
Pallasmaa,Y. (2018). Architecture as Experience. Architectural Research in Finland, 2(1), 9-17.
Papale, P. Chiesi, L. Rampinini, A. C. Pietrini, P. & Ricciardi, E. (2016). When neuroscience ‘touches’ architecture: from hapticity to a supramodal functioning of the human brain. Frontiers in psychology, 7, 866.
Pasqualini, I. Llobera, J. & Blanke, O. (2013). “Seeing” and “feeling” architecture: how bodily self-consciousness alters architectonic experience and affects the perception of interiors. Frontiers in psychology, 4, 354.
Seamon, D. (2014). Merleau-ponty, perception, and environmental embodiment: implications for architectural and environmental studies. Carnal Echoes: Merleau-Ponty and the Flesh of Architecture.
Thompson, E. (2007). Mind in life. Harvard University Press.
Tsutsumi, K. & Sasaki, K. (2008). Study on shape creation of building's roof by evaluating aesthetic sensibility. Mathematics and Computers in Simulation, 77(5-6), 487-498.
Van Manen, M. (1997). Researching lived experience: Human science for an action sensitive pedagogy. Routledge.
Vartanian, O. Navarrete, G. Chatterjee, A. Fich, L. B. Gonzalez-Mora, J. L. Leder, H. & Skov, M. (2015). Architectural design and the brain: effects of ceiling height and perceived enclosure on beauty judgments and approach-avoidance decisions. Journal of environmental psychology, 41, 10-18.
Vartanian, O. Navarrete, G. Chatterjee, A. Fich, L. B. Leder, H. Modroño, C. ... & Skov, M. (2013). Impact of contour on aesthetic judgments and approach-avoidance decisions in architecture. Proceedings of the National Academy of Sciences, 110(Supplement 2), 10446-10453.
Vannucci, M. Gori, S. & Kojima, H. (2014). The spatial frequencies influence the aesthetic judgment of buildings transculturally. Cognitive neuroscience, 5(3-4), 143-149.
Vecchiato, G. Tieri, G. Jelic, A. De Matteis, F. Maglione, A. G. & Babiloni, F. (2015). Electroencephalographic correlates of sensorimotor integration and embodiment during the appreciation of virtual architectural environments. Frontiers in psychology, 6, 1944. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,269 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,057 |