تعداد نشریات | 19 |
تعداد شمارهها | 380 |
تعداد مقالات | 3,121 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,251,071 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,845,117 |
بررسی الگوهای کالبدی تقویت کننده تعامل مطلوب میان ساکنین خانه (نمونه موردی؛ خانه های بافت میانی کرمانشاه) | ||
نشریه علمی اندیشه معماری | ||
مقاله 3، دوره 6، شماره 11، فروردین 1401، صفحه 35-54 اصل مقاله (1.77 M) | ||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30479/at.2021.14335.1633 | ||
نویسندگان | ||
الهام بختیاری منش* 1؛ رقیه محمودیانی2؛ مجید رستمی قلعه لانی3 | ||
1استادیار گروه معماری، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | ||
2دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | ||
3مربی گروه معماری، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | ||
تاریخ دریافت: 26 مهر 1399، تاریخ بازنگری: 20 فروردین 1400، تاریخ پذیرش: 20 فروردین 1400 | ||
چکیده | ||
بیان مساله؛ پژوهش حاضر به بررسی عوامل کالبدی موثر بر تقویت تعامل مطلوب میان ساکنین خانه میپردازد. «تعامل مطلوب» به معنای ارتباطی است که حد آن توسط فرد قابل تنظیم باشد. از این رو با دو نیاز روانی مهم در انسان یعنی نیاز به ارتباط با دیگران و نیاز به انتخابگری نسبت دارد. خانه باید بتواند شرایط برقراری ارتباط غیر اجباری را میان ساکنینش فراهم نماید. بر این مبنا سوال این است که «کدام الگوهای کالبدی در خانه میتوانند شرایط برقراری تعامل مطلوب میان ساکنین را بهتر محقق کنند؟» از آنجا که یافتن پاسخ این سوال نیازمند مطالعه همزمان رفتار و فضاست، نیاز است بعضی خانههایی که زندگی در آنها جریان دارد برای بررسی انتخاب شوند. مصداقها، از میان خانههای بافت میانی شهر کرمانشاه انتخاب شده است. زیرا این خانهها هنوز محل زندگی خانوادهها هستند و با داشتن حیاط، از تنوع فضایی مناسبی برخوردارند. سوال تحقیق؛ در این صورت سوال این است که «کدام الگوهای کالبدی در خانههای بافت میانی شهر کرمانشاه، در جهت تقویت تعامل مطلوب میان ساکنین عمل میکنند؟» هدف تحقیق؛ آن است که با استخراج کلیتهای کالبدی که با یکی از وجوه کیفیت بخش خانه نسبت دارد، الگوهایی برای طراحی بهتر خانه به دست آید. روش تحقیق؛ ترکیبی از نمونه موردی و کیفی است. ابتدا سه محله از محلههای بافت میانی کرمانشاه انتخاب شده، سپس به اقتضای وسعت هر محله، تعداد سه یا چهار خانه به شکل تصادفی برای مطالعه میدانی انتخاب گردیده است. شیوه جمعآوری دادهها از مصادیق، کیفی و ترکیبی از مصاحبه عمیق با ساکنین، مشاهده رفتارها و برداشت کروکیهایی از فضاهاست. تحلیل دادهها به روش کیفی انجام شده است. مهم ترین یافته ها و نتیجه گیری تحقیق؛ در همه خانههای مذکور حداقل سه نوع فضا وجود دارد که به ترتیب برای پناه بردن به تنهایی، در جمع بودن و تجربه تنهایی در کنار جمع، توسط ساکنین استفاده میشود. الگوهای کارآمد در این خانهها به سلسله مراتب فضاهای خانه، سازماندهی پر و خالی، تنوع فضاها، همنشینی فضاها، لبهها و مرزها و اجزاء درونی فضاها مربوط میشود. در کل هر قدر در یک خانه فضاهای نیمه خصوصی بیشتری به شکل حائل برای فضاهای خصوصی عمل کرده و در عین حال فضاهای جمعی را در بر گرفته و به آنها اشراف داشته باشند، در آن خانه امکان تجربه تعامل مطلوب برای ساکنین بهتر فراهم میشود. | ||
کلیدواژهها | ||
خانه؛ الگوهای کالبدی؛ تعامل مطلوب؛ بافت؛ کرمانشاه | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Investigating the the appropriate interaction among house residents (Case study; houses in the middle urban fabric of Kermanshah) | ||
نویسندگان [English] | ||
Elham Bakhtiari Manesh1؛ Roghaye Mahmoodiani2؛ Majid Rostami ghale laani3 | ||
1Assistant Professor in architecture group ,Razi university, Kermanshah, Iran | ||
2Master of Architecture , Razi university, Kermanshah, Iran | ||
3lecturer in architecture group, Razi University, Kermanshah, Iran | ||
چکیده [English] | ||
This research is a study on physical factors effective in reinforcing appropriate interaction among house residents. An appropriate interaction is a relationship whose zone could be controlled by individuals; in other words, non-compulsory relationships. These kinds of relationships are related to two essential psychological needs in human beings, namely, the need to communicate with others and the need for selectivity. A house ought to be capable of setting the scene for its residents’ non-compulsory relationship. In that regard, the question is that “which physical patterns of a house are capable of laying a foundation for an appropriate interaction among its residents?”Since addressing this question requires a simultaneous study on both behaviors and spaces, some samples of houses in which a real-life goes on should be selected for this purpose. Study cases have been chosen among houses in middle urban fabrics in Kermanshah, since not only do people still live in them but also they have a yard adding appropriate spatial diversity (in comparison to the old fabrics of the city). So the question has been adapted in this way: “which physical patterns of houses in middle urban fabrics in Kermanshah can provide appropriate interaction among their residents?” objective is to provide patterns for better house design by extracting efficient physical generalities related to one of the aspects of the house sector quality. The research paradigm is qualitative and its strategy is employing case studies, as well as qualitative methods: At first, three neighborhoods have been chosen among the middle urban fabrics of Kermanshah. Then three or four houses have been chosen randomly among these three neighborhoods using the field research method in response to triangulation and increasing research validity. The method of collecting data from residents is qualitative, who have been interviewed, observing the behaviors, as well as surveying spaces; the analyzing method is also qualitative by using grounded theory techniques such az "waving red flag" and "asking Wh-questions" methods. Results show that there are different types of spaces inside the mentioned houses including taking a shelter to be alone, having company with the others and finally the experience of feeling alone, along with the residents. So it can be said these houses support desirable interaction between their residents. Efficient patterns in these houses are related to subjects such as the hierarchy of the house’s spaces, mass and space organization, spaces variety, spaces adjacency, edges and borders, and inner space components. The most important result is that; the more semi-private spaces are there in houses as a separation barrier for private zones, and simultaneously, comprising the public space as well as having a good grasp of it, there will be a proper interaction for residents. The results are also very similar to patterns expressed by C.Alexander and can confirm them. At the same time it will be very helpful that similar researches test this results in other contexts to reach more durable patterns related to house quality. Keyword: house, home, physical patterns, appropriate interaction, middle urban fabric of Kermanshah | ||
کلیدواژهها [English] | ||
: house, home, physical patterns, appropriate interaction, middle urban fabric of Kermanshah | ||
مراجع | ||
آقا لطیفی، آزاده. (1391). «الگوی تعامل انسان و خانه معاصر در ایران». رساله برای دریافت درجه دکتری. تهران: دانشگاه تهران الکساندر، کریستوفر، (1388).«الگوهای استاندارد در معماری». حسینی، فرشید. تهران: مهرازان. چاپ اول. ایراندوست، کیومرث. آشوری، کسری. هاشمی، بهیه. (1395). «بازشناسی عناصر تاریخی هستهی شهر ایرانی؛ مطالعه موردی؛ هسته تاریخی مرکز شهر کرمانشاه». فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی. شماره 24. تابستان. صص 85- 99 file:///C:/Users/Daftar%20Machine/Downloads/Documents/6.pdf برومند سرخابی، هدایت الله. (1388). «در جستجوی هویت شهری کرمانشاه». تهران: وزارت مسکن و شهرسازی؛ مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری. بل، سایمون. (1382). «منظر، الگو، ادراک و فرآیند». امین زاده، بهناز. تهران: دانشگاه تهران. پالاسما، یوهانی. (1395). «چشمان پوست؛ معماری و ادراکات حسی». قدس، رامین. تهران: پرهام نقش. چاپ سوم. پناغی، لیلا. محمدی زاده، علی. باقریان، فاطمه. پاکدامن، شهلا. احمدآبادی، زهره. محمدی، سمیه. (1395) «جستجوی الگوهای سلامت خانواده ایرانی: یک مطالعه کیفی» فصلنامه خانواده پژوهی، سال دوازدهم، شماره 46، تابستان 1395، صص: 196- 179 جعفری، رشید. ندیمی، حمید. ملک، نیلوفر. (1398). دربارهی نوستالژیا و معماری؛ تبیین وجوه معماری مبتنی بر نوستالژیا با بهره گیری از نظریهی زمینه ای. مجله ی صفه. شماره ی 86. صص 5-19 https://soffeh.sbu.ac.ir/article_100481_2a9f0aaf66288bb63cc324232a3baef6.pdf حائری، محمدرضا. (1388). «خانه، فرهنگ، طبیعت». تهران: مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری حسینی، اکرم. جعفرزاده، تکتم. رهبان، فهیمه. (1395). «تدوین دستور زبان طراحی قلمروهای فضایی مسکن به منظور بهبود تعامل اعضاء خانواده». فصلنامه مسکن و محیط روستا. شماره 154. صص 41-58 https://jhre.ir/article-1-999-fa.pdf راپاپورت، آموس. (1390). «انسان شناسی مسکن». افضلیان، خسرو. تهران: حرفه هنرمند. چاپ سوم. رازجو، مهرداد. متین، مهرداد. امامقلی، عقیل. (1398). «تحلیل شکل گیری تعاملات اجتماعی در مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب به استفاده از روش چیدمان فضا در مسکن جلگه ای گیلان». فصلنامه علمی پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی. شماره 2، بهار file:///C:/Users/Daftar%20Machine/Downloads/Documents/1587884753-10264-98-416.pdf سالینگروس، نیکوس. (1387). «یک نظریه معماری». زرین مهر، سعید. متکی، زهیر. تهران: وزارت مسکن و شهرسازی؛ مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری. شریف، حمید رضا. محمد علی نژاد، فاطمه. (1391). «زبان الگو و روان شناسی شناختی». صفه. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. شماره 56. صص 23-40 file:///C:/Users/DAFTAR~1/AppData/Local/Temp/72813915607.pdf عباس زاده، محمد. حسین پور، ابراهیم. (1390). کاربرد تثلیث در پژوهشهای کیفی (با تاکید بر رویکرد نظریهی زمینه ای). فصلنامه ی روش شناسی علوم انسانی. س 17. شماره ی 67. تابستان. صص 147-166 file:///C:/Users/Daftar%20Machine/Downloads/Documents/1594369911-9897-67-7.pdf علوینژاد، سید حیدر. (1377). «انسان سالم از دیدگاه روانشناسی، علوم قران و حدیث». نشریه پژوهش های قرآنی. پاییز و زمستان. شماره 15 و 16 . صص 150-171 https://jqr.isca.ac.ir/article_22584_69df0312793a2801e927e662105d7416.pdf کلارک، جی. آی. کلارک، بی.دی. (1394). «کرمانشاه؛ مرکز استان پنجم». ایراندوست، کیومرث. آشوری، کسری. پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری. گروت، لیندا. وانگ، دیورید. (1394). «روشهای تحقیق در معماری». عینی فر، علیرضا. تهران: دانشگاه تهران. لنگ، جان. (1383). «آفرینش نظریه معماری؛ نقش علوم رفتاری در طراحی محیط». تهران: دانشگاه تهران نیلاندر، اولا. (1390). «معماری خانه». فلاحت، محمد صادق. زنجان: دانشگاه زنجان. چاپ اول. نوربرگ شولتز، کریستین. (1395). «مفهوم سکونت؛ به سوی معماری تمثیلی». یار احمدی، محمود. تهران: نشرآگه. چاپ هفتم. هال، ادوارد. (1376). «بعد پنهان». طبیبیان، منوچهر. تهران: دانشگاه تهران https://www.etymonline.com Jacobson,Max.Silverstein,Murray.Winslow, Barbara. (2002). Patterns of home; the ten essentials of enduring design. Taunton press
Susanka, Sarah. (2008). “The not so big house”. The Taunton Press
Wentling ,James. (1995). “Designing a place called home”, An International Thomson Publishing Company | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,719 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 345 |