تعداد نشریات | 20 |
تعداد شمارهها | 370 |
تعداد مقالات | 3,042 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,097,529 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,734,512 |
مقایسه اشباع آب مغزه با مدل های الکتریکی در سازندهای کنگان و دالان بخش مرکزی خلیج فارس | |||||||||||||||
نشریه مهندسی منابع معدنی | |||||||||||||||
مقاله 3، دوره 7، شماره 2 - شماره پیاپی 24، تیر 1401، صفحه 47-66 اصل مقاله (1.66 M) | |||||||||||||||
نوع مقاله: علمی-پژوهشی | |||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30479/jmre.2021.14244.1450 | |||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||
رضا غلامی1؛ وحید توکلی* 2 | |||||||||||||||
1کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشکدگان علوم، دانشگاه تهران، تهران | |||||||||||||||
2دانشیار، دانشکده زمینشناسی، دانشکدگان علوم، دانشگاه تهران، تهران | |||||||||||||||
تاریخ دریافت: 08 مهر 1399، تاریخ بازنگری: 19 خرداد 1400، تاریخ پذیرش: 19 خرداد 1400 | |||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||
محاسبه قابل اطمینان و صحیح اشباع آب در بالای مرز آب-نفت سازند برای محاسبه هیدروکربن درجا امـری ضـروری اسـت. در این مطالعه در یک چاه، اشباع آب به طور مستقیم به وسیله آزمایش دیناستارک بر روی 160 نمونه مغزه اندازهگیری و از مقاطع نازک، برای شناخت شاخصهای زمینشناسی استفاده شده است، سپس ضرایب آرچی بر روی نمونههای پلاگ تعیین شد. مقادیر اشباع آب حاصل از مدلهای الکتریکی آرچی، واکسمن-اسمیت و آب دوگانه در نرمافزار Geolog7 اندازهگیری و در سازندهای کنگان و دالان در یکی از میادین بخش مرکزی خلیج فارس اعمال شد. در این پژوهش از چهار روش تعیین گونه سنگی شامل وینلند، شاخص کیفیت مخرنی، نوع تخلخل و بافت رسوبی برای شناخت پارامترهای موثر بر توزیع اشباع آب استفاده شده است. نتایج نشان داد که شعاع گلوگاه حفرات پارامتری است که روی اشباع آب تاثیرگذار است و این پارامتر رابطه مستقیمی با افزایش تراوایی و کاهش اختلاف اشباع آب آرچی از آزمایش دیناستارک دارد. تعیین گونه سنگی بر روش بافت رسوبی و نوع تخلخل مشخص کرد که نوع سیمان، بافت و نوع تخلخل نیز، کنترلکننده تراوایی و توزیع اشباع اشباع آب در مخزن است. همچنین مشخص شد که بافت رسوبی، برخلاف شعاع گلوگاه حفرات به خوبی محیطهای رسوبی را از هم تفکیک میکند. نتایج اشباع آب نشان داد که اگر ضرایب آرچی در هر واحد جریان محاسبه شود، اشباع آب حاصل از آن بسیار به مقادیر اشباع آب مغزه (دیناستارک) نزدیک میشود. همچنین مشخص شد مدل الکتریکی اشباع آبی که ضرایب آن در گونههای سنگی بر اساس روش شاخص کیفیت مخزنی و نوع تخلخل انجام گیرد، به بهترین پاسخ در مقادیر اشباع آب با دیناستارک منجر میشود. | |||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||
دیناستارک؛ مدل الکتریکی؛ گونههــای ســنگی؛ شاخص کیفیت مخرنی؛ سازندهای کنگان و دالان | |||||||||||||||
عنوان مقاله [English] | |||||||||||||||
Comparison of Core Water Saturation with Electric Models in Kangan and Dalan Formations in the Central Part of the Persian Gulf | |||||||||||||||
نویسندگان [English] | |||||||||||||||
R. Gholami1؛ V. Tavakoli2 | |||||||||||||||
1M.Sc, Dept. of Geology, College of Science, University of Tehran, Tehran, Iran | |||||||||||||||
2Associate Professor, Dept. of Geology, College of Science, University of Tehran, Tehran, Iran | |||||||||||||||
چکیده [English] | |||||||||||||||
Reliable and accurate determination of water saturation above the oil-water contact of the hydrocarbon-bearing formations is essential for calculating hydrocarbon in place. In this study, water saturations were measured directly from 160 core samples by Dean-stark test in one well and thin sections have been used to identify geological properties. Archie coefficients were also determined on plug samples. The water saturation values obtained from the electrical models including Archie, Waxman-Smith, and dual water were measured in Geolog7 software and applied in Kangan and Dalan formations in one of the fields in the Central Persian Gulf. In this study, four methods have been used to determine the rock types, including Winland, reservoir quality index, pore type, and depositional texture to identify the parameters affecting the distribution of water saturation. Results showed that pore throat radius is a parameter that affects water saturation and this parameter is directly related to the increased permeability and reduction of the difference between the water saturation values of Archie with the Dean-stark test. Determination of rock types based on depositional texture and pore type revealed that the cement type and texture and the pore types, control the permeability and distribution of water saturation in the reservoir. It was also found that depositional texture, unlike pore throat radius, well separates sedimentary environments. The results of water saturation calculations showed that if the Archie coefficients are calculated in each flow unit, the water saturation resulting from it would be very close to the water saturation values in the core (Dean-Stark). The electrical model of water saturation, with different coefficients in samples with different reservoir quality index or pore types, yields the most accurate water saturation values compared to Dean-Stark. | |||||||||||||||
کلیدواژهها [English] | |||||||||||||||
Dean-Stark, Electrical Model, Rock types, Reservoir quality index, Kangan and Dalan Formations | |||||||||||||||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
|||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||
برای دریافت فرمولها، تصاویر و جداول، به فایل pdf مراجعه فرمایید.
تعیین دقیق اشباع آب مخزن یکی از مهمترین پارامترها، در ارزیابیهای پتروفیزیکی برای تعیین حجم نفت و گاز درجا است. محاسبه دقیق این پارامتر در مخازن کربناته به علت ناهمگنی آن همواره یکی از چالشهای اساسی در صنعت نفت بوده است. توزیع ویژگیهای پتروفیزیکی در این مخازن به دلیل تغییرات رخسارهای و همچنین فرآیندهای دیاژنزی متنوع و پیچیده است [2،1]. سازندهای کربناته-تبخیری کنگان و دالان مهمترین سازندهای هیدروکربنی ایران هستند که ناهمگنی بسیار بالایی دارند. کیفیت مخزنی اینگونه مخازن به وسیله پارامترهای مختلفی مانند رخساره و دیاژنز کنترل میشود[4،3]. از رایجترین رابطهها برای محاسبه اشباعشدگی آب به صورت غیرمستقیم، رابطه آرچی است [5]. دقت اشباع آب به دست آمده از معادله آرچی به دقت پارامترهای ورودی و ضرایب آن بستگی دارد [6]. پارامترهای آرچی نسبت به ترشوندگی و توزیع فضای خالی و رخساره حساساند [7-9]. اندازهگیری صحیح مقادیر توان اشباع[1]، توان سیمانی شدن[2] و ضریب پیچاپیچی[3] که تحت تاثیر ترشوندگی و هندسه منافذند، روی اشباع آب بسیار تاثیر دارند [10]. از آنجا که ارتباط سادهای بین تخلخل، تراوایی و مقاومت ویژه الکتریکی در سنگهای مخازن کربناته ناهمگن وجود ندارد از این رو برای محاسبه ضرایب آرچی نیاز به تعیین واحدهای جریان هیدرولیکی است[11]. مطالعات گذشته نشان دادند که دستهبندی سنگهای کربناته بر اساس واحدهای جریان هیدرولیکی، واحدهای جریان پتروفیزیکی، بافت رسوبی[4] و نوع تخلخل[5] به افزایش دقت پارامترهای آرچی و اشباع آب حاصل از آنها منجر میشوند [13،12]. تغییرات نوع تخلخل و بافت رسوبی در کربناتهها سبب ناهمگنی مخزنی و همچنین ناهمگنی در توزیع اشباع آب مخازن شده است [14]، بنابراین شناسایی پارامترهای زمینشناسی (بافت رسوبی، جنس سنگ، نوع تخلخل، شعاع گلوگاه حفرات[6] و نوع سیمان) و پتروفیزیکی (تخلخل و تراوایی) موثر بر کاهش ناهمگنی مخزن و افزایش دقت ضرایب آرچی و اشباع آب، برای ارایه بهترین دستهبندی سنگهای کربناته برای محاسبه دقیق هیدروکربن درجا ضروری است. تنوع پارامترهای ارایه شده بیانگر این مطلب است که تاثیر این پارامترها بر دقت اشباع آب در مخازن مورد مطالعه باید با دادههای واقعی حاصل از آزمایش مغزه تطابق داده شوند. اندازهگیری مستقیم اشباع آب مغزه با آزمایش دیناستارک،[7] از روشهای معمول در صنعت برای محاسبه اشباع آب سازند است [15]. صحت این روش در برخی موارد به دلیل هجوم گل به مغزه و تاثیر ترشوندگی بر روی مغزه و عدم محاسبه آب ساختاری رسها مورد تردید بوده است [16]، اما مطالعات گذشته نشان دادند که با مقایسه اشباع آب در بخش داخلی و خارجی مغزه هیچ جابهجایی آبی به وسیله فیلترای گل تا سطح %50 اشباع آب صورت نمیگیرد و اشباع آب این مغزهها که تصحیحات محیطی بر روی آنها انجام شود، دقت بالایی دارند[18،17]. این مطالعه بر روی سازندهای کنگان و دالان در یکی از میادین هیدروکربنی ایران انجام شده و به علت محرمانه بودن دادهها، چاه تحت عنوان چاه شماره 1 مورد بحث قرار گرفته است. مطالعات گستردهای بر روی توالی پرمین-تریاس بالایی در خلیج فارس انجام شده است]24-19[. شکل 1 موقعیت جغرافیایی میدان مورد مطالعه در محل چاه مورد مطالعه را نشان میدهد. هدف از این مطالعه شناسایی پارامترهای مخزنی موثر بر اشباع آب برای محاسبه هیدروکربن درجا در توالی چاه مورد مطالعه در مقیاسهای میکروسکوپی و میدانی بر اساس گونههای سنگی و واحدهای جریانی است. از اهداف دیگر این مطالعه ارایه بهترین گونه سنگی و واحد مخزنی، برای محاسبه اشباع آب بهینه و تعیین دقیق پارامترهای آرچی است.
شکل 1: الف) موقعیت جغرافیایی حوزه مرکزی خلیج فارس (منطقه مورد مطالعه) [25]
دادههای موجود از 1 چاه اکتشافی و شامل 270 متر مغزه، 270 متر لاگهای مقاومت الکتریکی و 1308 مقطع نازک است. از این تعداد، 675 مقطع نازک از سازند کنگان و 633 مقطع نازک دیگر آن از سازند دالان در راستای مطالعه این پژوهش، تهیه شده است. برای تشخیص کلسیت از دولومیت، یک سوم از هر مقطع نازک به وسیله آلیزارین قرمز-اس رنگآمیزی شد. نیمی از نمونهها با اپوکسی آبی رنگ آغشته شدند تا انواع منافذ و اندازه آنها مشخص شود. مقاطع نازک تهیه شده از مغزهها به عنوان بخشی از اطلاعات واقعی مخزن برای تعیین سنگشناسی غالب، نوع سیمان و همچنین شناخت رخسارهها برای تعیین محیط رسوبی هر گونه سنگی استفاده شده است. ویژگیهای نمونهها بر حسب درصد، با استفاده از میکروسکوپ پلاریزان و مقایسه با نمودارهای استاندارد و درصدهای فراوانی بیشتر از 5 درصد در هر گونه سنگی به عنوان مقدار غالب سنگشناسی و محیط رسوبی و بر اساس ترتیب فراوانی هر یک از آنها، ثبت شدند. در مجموع 58 نمونه پلاگ برای آزمایش فاکتور مقاومت سازند[8] و 23 نمونه پلاگ برای آزمایش شاخص مقاومت سازند[9] برای تعیین توان سیمانشدگی و توان اشباع مورد آزمایش قرار گرفتند. مقاومت الکتریکی آب از آزمایش آب سازندی اندازهگیری شد. فاکتور مقاومت سازند (FRF) از تقسیم مقاومت نمونه اشباع از آب سازند (Ro) به مقاومت آب سازند (RW) به دست میآید (رابطه1). همچنین، شاخص مقاومت ویژه سازند (FRI) حاصل تقسیم مقاومت نمونه اشباع از آب سازند (Ro) به مقاومت واقعی سازند (Rt) است (رابطه2).
که در این روابط: RO : مقاومت الکتریکی نمونه اشباع از آب سازند (Ω.m) Rw : مقاومت الکتریکی آب سازند (Ω.m) Rt : مقاومت الکتریکی سازند (Ω.m) a : ضریب پیچاپیچی m : توان سیمانی شدن n : توان اشباع ø : تخلخل (درصد) است. پس از اندازهگیریهای الکتریکی، مقادیر توان سیمانشدگی و توان اشباع از رسم نمودار لگاریتمی_لگاریتمی تخلخل در مقابل فاکتور مقاومت سازند و نمودار لگاریتمی_لگاریتمی اشباع آب در مقابل شاخص مقاومت سازند و محاسبه شیب بهترین خط برازش از آنها به دست آمد. پس از آن اشباع آب طبق معادله آرچی محاسبه شد (رابطه3). محاسبه اشباع آب در سایر مدلهای الکتریکی غیرشیلی پارامترهای بیشتری دارد که اساس همه آنها معادله آرچی است.
که در آن: Sw : اشباع آب (درصد) a : ضریب پیچاپیچی m : توان سیمانی شدن n : توان اشباع است. در مجموع 1252 اندازهگیری تخلخل و تراوایی بر روی نمونههای پلاگ برای مطالعه این پژوهش، انجام شد که از این تعداد اندازهگیری، 629 مورد مربوط به سازند کنگان و 623 مورد آن متعلق به سازند دالان است. نتایج اندازهگیری حاصل از آزمایش تخلخل مغزه پس از تصحیح فشار روباره با مقادیر تخلخل به دست آمده از لاگ نوترون کالیبره شد. در این مطالعه از روش استخراج دیناستارک [26] برای تعیین اشباع آب 160 نمونه از مغزه استفاده شد. در این روش پس از آنکه پلاگهای تازه از قسمت مرکزی مغزه گرفته شدند، به سرعت درون دستگاه دیناستارک قرار گرفته و پس از جوشاندن حلال (تولوئن) تا دمای 110 درجه سانتیگراد در معرض استخراج مایعات قرار گرفتند. در بخش کاندانسور آب چگالش شده در ظرف مدرج کالیبره شده، جمعآوری شد. در این مرحله نمکهای باقی مانده در منافذ پس از استخراج دیناستارک با حجم معینی از آب مقطر شسته شدند که پس از آن، مقاومت غلظت کلرید در آب سازند تعیین شد. استخراج کلروفرم_متانول برای حذف نمکهای باقی مانده درون فضای خالی انجام شد. پس از آن برای شناخت پارامترهای پتروفیزیکی و زمینشناختی موثر در اختلاف متوسط اشباع آب، تعیین گونههای سنگی بر اساس روشهای وینلند[10]، شاخص کیفیت مخرنی[11]، نوع تخلخل و بافت رسوبی انجام شد. در این مطالعه از نرمافزار Excelو Geolog7 برای محاسبات، تحلیل و رسم شکلها استفاده شده است. 2-1- تعیین واحدهای جریان پتروفیزیکی به روش وینلندروش متداولی که برای ارزیابی کیفیت مخازن بر اساس اندازه گلوگاه تخلخل استفاده میشود، روش وینلند (R35) است. این روش تخلخل، تراوایی و شعاع گلوگاه تخلخل در 35 درصد اشباع فاز غیرترکننده (جیوه) را به هم مرتبط میکند. معادله وینلند به صورت زیر تعریف شده است (رابطه4) [27].
که در آن: K : تراوایی هوای تصحیح نشده (میلیدارسی) ∅ : تخلخل (درصد) R35 : شعاع گلوگاه تخلخل در 35% اشباع جیوه از آزمون فشار موئینه تزریق جیوه[12] (میکرون) است. اندازه شعاع گلوگاه منافذ تحت تاثیر نوع منافذی است که حاصل فرآیندهای زمینشناسیاند. پس از تعیین واحد جریان پتروفیزیکی به روش وینلند از بررسی مقاطع نازک مرتبط با هر واحد جریان، سنگشناسی غالب و محیط رسوبی غالب، در هر واحد جریان پتروفیزیکی (PFU)[13] تعیین شدند. دادههای تخلخل مغزه پس از کالیبره کردن با دادههای لاگ نوترون به همراه مقادیر تراوایی در هر واحد جریان ارایه شدند. در این مطالعه بر اساس شعاع گلوگاه، 8 واحد جریان پتروفیزیکی تعریف شد که توزیع تخلخل در برابر تراوایی آنها در شکل 2 نشان داده و ویژگیهای زمینشناسی و پتروفیزیکی هر یک از آنها در جدول 1 ارایه شده است.
شکل 2: نمودار تخلخل در مقابل تراوایی و تعیین گونههای سنگی به روش وینلند بر اساس شعاع گلوگاه در 35% اشباع جیوه
جدول 1: ویژگیهای رسوبی و پتروفیزیکی واحدهای جریان پتروفیزیکی تعریف شده بر اساس روش وینلند در چاه مورد مطالعه
آمیفول[14] و همکاران با اضافه کردن مفهوم شاخص منطقهای جریان معادله کوزنی[15]و کارمن[16]را تغییر داده و سپس شاخص کیفیت مخزن (RQI) شاخص منطقه جریان[17]و تخلخل نرمالیزه شده (Øz)[18] را به صورت رابطههای 5، 6 و 7 تعریف کرد[28].
که در آنها: RQI : شاخص کیفیت مخزن (µm) K : تراوایی (mD) : تخلخل موثر Øz: تخلخل نرمالیزه شده FZI : شاخص زون جریان (µm) است. برای تعیین تعداد واحدهای جریانی از روشهای مختلفی مانند آنالیز هیستوگرام، احتمال نرمال، مجموع مربعات خطاها (SSE)، روش وینلند R35، نمودار SMLP ، نمودار RQI و روش DRT استفاده میشود. در مطالعات پیشین دقت نمودار احتمال نرمال لگاریتم شاخص زون جریان در تعیین تعداد گونههای سنگی و کاربرد آن در جدایش واحدهای جریانی ثابت شد]29[، بنابراین با توجه به تایید اعتبار این روش در مطالعات پیشین در این مطالعه نیز برای تفکیک و تعیین واحدهای جریان هیدرولیکی به وسیله روش شاخص کیفیت مخزنی از نمودار احتمال نرمال لگاریتم شاخص زون جریان استفاده شد (شکل 3). تعیین گونه سنگی به روش شاخص کیفیت مخزنی از نسبت تراوایی به تخلخل که پارامترهای پتروفیزیکیاند به دست میآید و بر اساس تغییرات آنها در هر واحد جریان، تاثیر پارامترهای پتروفیزیکی بر اشباع آب تشخیص داده میشود. پس از تعیین واحد جریان هیدرولیکی به روش شاخص کیفیت مخزنی از بررسی مقاطع نازک مرتبط با هر واحد جریان، سنگشناسی غالب و محیط رسوبی غالب که تحت تاثیر فرآیندهای زمینشناسیاند، در هر واحد جریان هیدرولیکی تعیین شدند. در این مطالعه بر اساس شاخص منطقهای جریان، 8 واحد جریان هیدرولیکی تعریف شده که در شکل 4 نشان داده شده است. همچنین ویژگیهای زمینشناسی و پتروفیزیکی هر یک از واحدهای جریان در جدول 2 ارایه شده است.
شکل 3: نمودار احتمال نرمال برای مقادیر لگاریتمی شاخص منطقه جریان و هشت نوع واحد هیدرولیک جریان در چاههای مورد مطالعه
شکل 4: نمودار لگاریتمی شاخص کیفیت مخزنی در مقابل تخلخل نرمالیزه شده برای هشت واحد جریان هیدرولیکی
جدول 2 ویژگیهای رسوبی و پتروفیزیکی انواع گونههای سنگی بر اساس شاخص کیفیت مخزنی در چاه مورد مطالعه
در این مطالعه نامگذاری نوع منافذ بر مبنای طبقهبندی چوکت-پری[19] انجام گرفته است[30]. تعیین گونه سنگی بر اساس نوع تخلخل وجود 7 نوع تخلخل شامل شکستگی، بیندانهای، درون دانهای، قالبی، حفرهای، روزنهای و بین بلوری را برای سازندهای کنگان و دالان نشان میدهد. فراوانی نوع تخلخل در سازندهای کنگان و دالان به ترتیب تخلخل قالبی، تخلخل بین دانهای، تخلخل درون دانهای، تخلخل بین بلوری و شکستگی است و نوع تخلخل حفرهای و روزنهای فراوانی خیلی کمی دارند (شکل 5). پس از تعیین گونه سنگی به روش نوع تخلخل از بررسی مقاطع نازک مرتبط با همان گونه سنگی، سنگشناسی و محیط رسوبی غالب، نوع سیمان و نوع فرآیند دولومیتی شدن بر اساس ترتیب فراوانی در همان گونه سنگی تعیین شد. پس از اندازهگیری آزمایش تخلخل هلیم، مقادیر تخلخل مغزه با دادههای لاگ نوترون کالیبره شده و به همراه مقادیر تراوایی در هر گونه سنگی به صورت متوسط آنها ارایه شدند. ویژگیهای زمینشناسی و پتروفیزیکی هر یک از انواع تخلخلها در جدول 3 ارایه شده است.
شکل 5: فراوانی نوع تخلخلها در سازندهای کنگان و دالان که بر اساس مطالعات مقاطع نازک میکروسکوپی به دست آمده است
جدول 3: طبقهبندی نمونههای سنگ مخزن بر اساس ویژگیهای پتروگرافی نوع تخلخل در چاه مورد مطالعه
در این مطالعه نامگذاری بافت رسوبی بر مبنای طبقهبندی دانهام انجام گرفته است[31]. تعیین گونه سنگی بر اساس بافت رسوبی وجود 5 نوع بافت بر حسب فراوانی شامل گرینستون، مادستون، وکستون، پکستون و باندستون را برای سازندهای کنگان و دالان نشان میدهد (شکل 6). پس از تعیین گونه سنگی به روش بافت رسوبی از بررسی مقاطع نازک مرتبط با هر گونه سنگی، سنگشناسی غالب و محیط رسوبی غالب و نوع سیمان در همان گونه سنگی تعیین شد. پس از اندازهگیری آزمایش تخلخل هلیم، مقادیر تخلخل مغزه با دادههای لاگ نوترون کالیبره شده و به همراه مقادیر تراوایی در هر گونه سنگی به صورت متوسط آنها ارایه شدند. ویژگیهای زمینشناسی و پتروفیزیکی هر یک از بافتها در جدول 4 ارایه شده است.
شکل 6: فراوانی نوع بافت رسوبی در سازندهای کنگان و دالان که بر اساس مطالعات مقاطع نازک میکروسکوپی به دست آمده است
جدول 4: طبقهبندی نمونههای سنگ مخزن بر اساس ویژگیهای پتروگرافی بافت رسوبی در چاه مورد مطالعه
برای تعیین مقادیر توان سیمانشدگی و تعیین رابطه بین تخلخل و فاکتور مقاومت سازند، در آزمایشگاه بر روی پلاگهای تمیز مقدار تخلخل و مقاومت الکتریکی نمونه اشباع اندازهگیری و سپس از نمودار فاکتور مقاومت سازند در مقابل تخلخل، مقدار توان سیمانشدگی در کل چاه و سپس در هرگونه سنگی محاسبه شد. برای تعیین مقادیر توان اشباع و تعیین رابطه بین شاخص مقاومت سازند و اشباع آب، در آزمایشگاه بر روی پلاگهای تمیز مقدار مقاومت سازند[20] در اشباعهای مختلف اندازهگیری شد، سپس از نمودار شاخص مقاومت سازند در مقابل اشباع آب مقدار توان اشباع در کل چاه و سپس در هرگونه سنگی محاسبه شد (شکل 7).
شکل 7: نمونهای از نمودار لگاریتمی_لگاریتمی تخلخل در مقابل فاکتور مقاومت سازند الف) روش وینلند (شعاع گلوگاه 5-2 میکرون) ب) روش وینلند در کل چاه. نمونهای از نمودار لگاریتمی_لگاریتمی اشباع آب در مقابل شاخص مقاومت سازند ج) روش وینلند (شعاع گلوگاه 5-2 میکرون) د) روش وینلند در کل چاه (مقادیر توان اشباع، توان سیمانشدگی ضریب پیچاپیچی، ضریب برازش ( ) مشخص است.)
پس از محاسبه ضرایب آرچی، مقادیر متوسط اشباع آب آرچی در کل توالی چاه محاسبه شد. در ستونهای 13 تا 17 از شکل 8 اشباع آب آزمایش دیناستارک به همراه اشباع آب مدلهای الکتریکی به ترتیب مدل الکتریکی آرچی (محاسبه شده ضرایب در هر گونه سنگی)، آرچی (بدون تعیین گونه سنگی)، آرچی با ضرایب ثابت، آب دوگانه و واکسمن_اسمیت اندازهگیری و ترسیم شده است. توزیع عمقی گونههای سنگی تعیین شده بر اساس روش وینلند، شاخص کیفیت مخزنی، نوع تخلخل و بافت رسوبی به ترتیب در ستونهای 18 تا 21 رسم شده است. در این شکل همچنین نحوه پراکندگی و توزیع عمقی رخسارهها و محیط رسوبی مورد مطالعه را به همراه توزیع تخلخل و تراوایی نشان داده شده است.
شکل 8: مقایسه مقادیر اشباع آب مغزه حاصل از آزمایش دیناستارک با اشباع آب مدلهای الکتریکی (توزیع عمقی تخلخل و تراوایی مغزه و پراکندگی رخسارهها و نوع محیط رسوبی به ترتیب در ستونهای 8، 9، 10 و 11، اشباع آب حاصل از روش وینلند ستون 18، شاخص کیفیت مخزنی ستون شماره 19، نوع تخلخل ستون 20 و بافت رسوبی در ستون 21 قرار دارند.)
در صنعت نفت از روشهای مختلفی مانند روش وینلند، شاخص کیفیت مخزنی، نوع تخلخل و بافت رسوبی برای تعیین گونههای سنگی و واحدهای جریانی استفاده میشود. دقت هر گونه سنگی در تفکیک پارامترهای مخزنی به پارامترهای زمینشناسی و پتروفیزیکی به کار رفته در همان گونه سنگی بستگی دارد. هنگامی که مشخصات پتروفیزیکی و زمینشناسی یک گونه سنگی در نظر گرفته شود، باعث میشود آن گونه سنگی از جنبههای گوناگون نشاندهنده رفتار سیال در مخزن باشد. بر همین اساس پس از تعیین گونههای سنگی باید دلیل رفتار مخزنی و تغییرات اشباع آب در آنان بر اساس مشخصههای زمینشناسی و پتروفیزیکی بیان شود. در روش وینلند، واحدهای جریان پتروفیزیکیB شعاع گلوگاه بسیار کوچکی دارند، به همین جهت مقادیر تراوایی در این واحد جریان پتروفیزیکی بسیار پایین ثبت شده است. این واحد جریانی با سنگشناسی غالب آهک تا مقدار اندکی دولوستون در محیطهای سدی دیده شده است (جدول 1). بر اساس نتایج اشباع آب ارایه شده در جدول 5 این واحد جریان بیشترین اختلاف اشباع آب آرچی را با دیناستارک نشان میدهد. واحدهای جریان پتروفیزیکیC، D، E، F شعاع گلوگاه بزرگتری نسبت به واحد جریان پتروفیزیکی قبلی دارند. این واحدهای جریانی با سنگشناسی غالب دولوستون و آهک در محیطهای سدی تا لاگون و جزر و مدی دیده شدهاند و تاثیر بیشتری در کاهش اختلاف اشباع آب آرچی با دیناستارک، نشان دادند. واحد جریان پتروفیزیکی G با بزرگترین شعاع گلوگاه حفرات، تراوایی بالایی دارد. این گونه سنگی کمترین اختلاف اشباع آب نسبت به گونههای سنگی قبلی خود دارد. واحدهای جریان پتروفیزیکی A و H به دلیل تعداد کم داده در این گونه سنگی مورد ارزیابی و مقایسه قرار نگرفتند. مطابق این طبقهبندی، افزایش شعاع گلوگاه حفرات به افزایش تراوایی منجر شده که باعث کاهش اختلاف متوسط اشباع آب آرچی با دیناستارک میشود، بنابراین شعاع گلوگاه حفرات پارامتری است که محصول فرآیندهای زمینشناسی است و بر روی اشباع آب و ویژگیهای پتروفیزیکی سنگ تاثیر دارد. ویژگی واحدهای جریان پتروفیزیکی توصیف شده نشان میدهد که مشخصات سنگشناسی و محیط رسوبی ارتباط ضعیفی با واحدهای جریان پتروفیزیکی دارند که علت این امر ناشی از ماهیت این نوع واحد جریان پتروفیزیکی است که واحدهای جریانی خود را بر اساس شعاع گلوگاه حفرات تفکیک میکند، بنابراین پارامتر زمینشناسی شعاع گلوگاه حفرات، واحدهای سنگشناسی و محیط رسوبی را از هم تفکیک نمیکند و در نتیجه تاثیر سنگشناسی و محیط رسوبی بر روی اشباع آب و پارامترهای پتروفیزیکی در روش وینلند قابل تشخیص نیست.
جدول 5: اشباع آب آزمایش دیناستارک و مدلهای الکتریکی در گونههای سنگی به روش وینلند
در روش شاخص کیفیت مخزنی، واحد جریان هیدرولیکیE با سنگشناسی غالب دولوستون و آهک عمدتا در محیطهای سدی تا لاگون دیده شده است که تراوایی و تخلخل بسیار بالایی دارد. بر اساس نتایج اشباع آب ارایه شده در جدول 6 این واحد جریان کمترین اختلاف متوسط اشباع آب آرچی را با دیناستارک نشان میدهد. واحدهای جریان هیدرولیکی C و D تراوایی و تخلخل پایینتری نسبت به واحد E دارند و سنگشناسی غالب آنها انیدریت تا آهک است (جدول 2). بر اساس نتایج اشباع آب ارایه شده در جدول 6 این دو واحد جریان اختلاف اشباع آب بالاتری نسبت به واحد جریان Eدارند. واحدهای جریان F و G با سنگشناسی دولوستون تا آهک در محیطهای سدی دیده شدند که تخلخل بالا اما تراوایی پایینی دارند. این دو واحد جریان بیشترین اختلاف اشباع آب را بین دو روش نشان دادند. واحدهای جریان هیدرولیکی A،B وH به دلیل تعداد کم داده در این گروه سنگی مورد ارزیابی و مقایسه قرار نگرفتند. مطابق این طبقهبندی، افزایش تراوایی که تحت تاثیر قطر گلوگاه حفرات است، نسبت به تخلخل بیشتر بر روی اشباع آب تاثیر دارد. در این گونه سنگی نیز مشخصات سنگشناسی و محیط رسوبی ارتباط ضعیفی با واحدهای جریان هیدرولیکی نشان میدهد که ناشی از ماهیت این نوع واحد جریان هیدرولیکی است که واحدهای جریانی خود را بر اساس نسبت تراوایی به تخلخل تفکیک میکند، بنابراین نسبت تراوایی به تخلخل که نشاندهنده کیفیت زونهای جریانی است، واحدهای سنگشناسی و محیط رسوبی را از هم تفکیک نمیکند و در نتیجه تاثیر سنگشناسی و محیط رسوبی روی اشباع آب و پارامترهای پتروفیزیکی در روش شاخص کیفیت مخزنی قابل تشخیص نیست.
جدول 6: اشباع آب آزمایش دیناستارک و مدلهای الکتریکی در گونههای سنگی به روش شاخص کیفیت مخزنی
مقادیر متوسط اشباع آب مدلهای الکتریکی و آزمایش دیناستارک بر اساس نوع تخلخل در جدول 7 نشان داده شده است. بر این اساس، تخلخل بین دانهای با سنگشناسی غالب آهک تا دولستون در محیطهای سدی دیده شدند (جدول 3). مقادیر بسیار بالایی تراوایی و تخلخل ثبت شده در این گونه سنگی به علت ماهیت این نوع تخلخل و همچنین وجود سیمان فیبری همضخامت که موجب حفظشدگی حفرات و گلوگاه منافذ در طول مراحل دیاژنزی میشود است. بر اساس نتایج حاصل از اندازهگیری اشباع آب، این نوع تخلخل کمترین اختلاف اشباع آب بین دو روش را نشان میدهند. شکستگیها به عنوان زونهای فوق تراوا هستند، بنابراین مقادیر بالای تراوایی ثبت شده در این گونه سنگی به علت ماهیت شکستگیها است اما وجود سیمان انیدریتی مقادیر تراوایی آن را اندکی نسبت به تخلخل بین دانهای کاهش میدهد. این نوع تخلخل با سنگشناسی غالب آهک تا دولستون در محیطهای لاگونی دیده شده است. بر اساس نتایج ارایه شده در جدول 7 شکستگیها، اختلاف اشباع آب بالاتری نسبت به تخلخل بین دانهای دارند. در گونههای سنگی با تخلخل قالبی و درون دانهای به سبب مجزا بودن تخلخلها، تراوایی افزایش چندانی نداشته است. این دو نوع تخلخل با سنگشناسی غالب آهک در محیطهای سدی دیده شده است. بر اساس محاسبات اشباع آب این نوع تخلخلها نیز اختلاف اشباع آب بالاتری نسبت به تخلخل بین دانهای دارند. لازم به ذکر است که در این گونه سنگی نوع تخلخلهای حفرهای، روزنهای و بین بلوری به دلیل تعداد کم دادهها در چاه مورد مطالعه، مورد ارزیابی و مقایسه قرار نگرفتند، بنابراین تغییرات تراوایی که تحت تاثیر نوع سیمان و نوع تخلخل و محیط رسوبی هستند بر روی اختلاف اشباع آب تاثیر دارند. همچنین مقدار تخلخل اندازهگیری شده به وسیله آزمایش مغزه در شکستگیها تخلخل خمیره سنگ را نشان میدهد، به همین جهت از تاثیر تخلخل بر پارامترهای مخزنی خودداری شده است.
جدول 7: اشباع آب آزمایش دیناستارک و مدلهای الکتریکی در گونههای سنگی به روش نوع تخلخل
مقادیر متوسط اشباع آب مدلهای الکتریکی و آزمایش دیناستارک بر اساس بافت رسوبی در جدول 8 نشان داده شده است. در این گونه سنگی، گرینستونها با سنگشناسی غالب آهک در محیطهای سدی دیده شدهاند (جدول 4). به علت حفظشدگی حفرات و گلوگاهها به وسیله سیمانهای بلوکی و سیمان فیبری همضخامت در طی مراحل دیاژنز، تراوایی و تخلخل در این گونه سنگی بالا است. این نوع بافت رسوبی کمترین اختلاف اشباع آب بین مدلهای الکتریکی با آزمایش دیناستارک را نشان میدهد. وجود سیمان انیدریتی در مادستونها و وکستونها سبب شده که مقدار تراوایی بسیار پایینتری نسبت به گرینستونها داشته باشد. این دو نوع بافت رسوبی که اختلاف اشباع آب بالاتری نسبت به گرینستونها دارند در محیطهای لاگون تا جزر و مدی دیده شدهاند. لازم به ذکر است که در این گونه سنگی نوع بافتهای رسوبی پکستون و باندستون به دلیل تعداد کم دادهها در چاه مورد مطالعه، مورد ارزیابی و مقایسه قرار نگرفتند. ویژگی بافت رسوبی توصیف شده نشان میدهد که مشخصات محیط رسوبی، که تحت تاثیر رخسارهاند، با نوع بافت رسوبی ارتباط دارند، بنابراین پارامتر زمینشناسی بافت رسوبی، محیطهای رسوبی را به خوبی از هم تفکیک میکند. در نتیجه تاثیر محیط رسوبی بر روی پارامترهای پتروفیزیکی و توزیع اشباع آب بر اساس نوع بافت قابل تشخیص است. بنابراین نوع سیمان و بافت، که تحت تاثیر فرآیندهای دیاژنزی و محیط رسوبی (رخساره) هستند کنترلکننده تراوایی و در نتیجه اشباع اشباع آباند.
جدول 8: اشباع آب آزمایش دیناستارک و مدلهای الکتریکی در گونههای سنگی به روش بافت رسوبی
استفاده از مدلهای شیلی (مدل آبدوگانه21 [32]، واکسمن_اسمیت22[33]) برای تعیین اشباع آب بدون در نظر گرفتن گونههای سنگی، دارای اختلاف زیادی با مقادیر اشباع آب از آزمایش دیناستارک است و همواره مقادیر متوسط اشباع آب حاصل از مغزه پایینتر از متوسط اشباع آب مدلهای الکتریکی ثبت میشوند (شکل9). علت این امر ناشی از این است که در آنالیز مغزه، حجم آبی که به وسیله دستگاه آزمایش دیناستارک اندازهگیری میشود شامل حجم آب آزاد و مقداری حجم آب چسپیده به رسها (حضور حلال باعث شکستن پیوند بین مولکولی آب و سطح سنگ میشود) است، بنابراین آزمایش دیناستارک آب ساختاری در رسها را خارج نمیکند]34[، اما در روش آرچی و سایر مدلهای الکتریکی، کل آب موجود در ساختار سنگ محاسبه میشود که این باعث افزایش اشباع آب مدلهای الکتریکی نسبت به روش دیناستارک شده است. بنابراین علت این اختلاف ناشی از محاسبه آب ساختاری موجود در شیلها و رسها است، که در آزمایش دیناستارک نادیده گرفته میشود. به علت ناهنگی زیاد مخازن کربناته، اشباع آب حاصل از ضرایب ثابت آرچی و یا ضرایب محاسبه شده، بدون در نظر گرفتن گونههای سنگی، اختلاف اشباع زیادی با دیناستارک دارد. همانطور که در شکل 9 و جدول 9 مشاهده میشود اشباع آب حاصل از مدلهای الکتریکی آرچی که ضرایب آن در هر واحد جریان محاسبه شد، بسیار به مقادیر اشباع آب مغزه (دیناستارک) نزدیک شده است. برای تشخیص بهترین گونه سنگی برای محاسبه اشباع آب صحیح در سطح مخزن، مقادیر اشباع آب در گونههای سنگی مختلف شامل وینلند، شاخص کیفیت مخزنی، بافت رسوبی و نوع تخلخل محاسبه شدند. کمترین اختلاف متوسط اشباع آب بین روش آزمایش دیناستارک و مدلهای الکتریکی، نشاندهنده بهترین گونه سنگی در محاسبه اشباع آب و تعیین ضرایب آرچی است. نتایج نشان داد تعیین گونه سنگی که بر اساس روش شاخص کیفیت مخزنی و نوع تخلخل انجام گیرد کمترین اختلاف اشباع آب دیناستارک با مدلهای الکتریکی را نشان میدهد، در صورتی که تعیین گونه سنگی که بر اساس بافت رسوبی و روش وینلند اختلاف متوسط اشباع آب بالاتری بین دو روش خواهد داشت (شکل 9). متوسط اختلاف اشباع آب بین مدلهای الکتریکی با دیناستارک در روش شاخص کیفیت مخزنی 27% است که نسبت به روش وینلند و بافت رسوبی به ترتیب 24% و 29% اشباع آب کمتری دارد. مقادیر این اختلاف متوسط اشباع آب بین مدلهای الکتریکی با دیناستارک در روش نوع تخلخل 33% است که نسبت به روش وینلند و بافت رسوبی به ترتیب 18% و 23% اشباع آب کمتری دارد. از طرفی هر چه اختلاف اشباع آب بین دو روش اندازهگیری کاهش یابد به همان نسبت دقت پارامتر اندازهگیری شده افزایش و عدم قطعیت کاهش مییابد، بنابراین همانطور که در بالا شرح داده شد، برای انتخاب نمونه برای تعیین ضرایب آرچی، روش شاخص کیفیت مخزنی و نوع تخلخل مناسب است. نتایج کمی اختلاف متوسط اشباع آب مدلهای الکتریکی از دیناستارک در بین واحدهای جریان و گونههای سنگی مختلف در جدول 9 ارایه شده است.
شکل 9: مقایسه متوسط اختلاف اشباع آب آزمایش دیناستارک با مدلهای الکتریکی آرچی، واکسمن- اسمیت و آب دوگانه در گونههای سنگی مختلف
جدول 9: متوسط اختلاف اشباع آب مدلهای الکتریکی از دیناستارک در بین گونههای سنگی مختلف در سازندهای کنگان، دالان
نتایج این مطالعه نشان داد که در مخازن کربناته مقادیر اشباع آب از آزمایش دیناستارک نسبت به روش آرچی و سایر مدلهای الکتریکی متفاوت است. برای تشخیص پارامترهای زمینشناسی و پتروفیزیکی موثر بر توزیع اشباع آب در مخازن کربناته، مقایسه اختلاف متوسط اشباع آب مدلهای الکتریکی با آزمایش دیناستارک انجام گرفت. نتایج اشباع آب در هر گونه سنگی نشان داد که پارامتر زمینشناسی شعاع گلوگاه حفرات، بر روی اشباع آب و ویژگیهای پتروفیزیکی سنگ بسیار تاثیرگذار است و این پارامتر رابطه مستقیمی با افزایش تراوایی و کاهش اختلاف مقادیر اشباع آب آرچی از آزمایش دیناستارک دارد. پارامتر زمینشناسی شعاع گلوگاه حفرات و همچنین نسبت تراوایی به تخلخل، واحدهای سنگشناسی و محیط رسوبی را از هم تفکیک نمیکند، بنابراین بهتر است از روش وینلند و روش شاخص کیفیت مخزنی برای تفکیک واحدهای سنگشناسی و محیط رسوبی استفاده نشود. تعیین گونه سنگی به روش بافت رسوبی و نوع تخلخل نشان داد که نوع سیمان، بافت رسوبی و نوع تخلخل که تحت تاثیر فرآیندهای دیاژنزی و محیط رسوبی (رخساره) هستند، تراوایی و توزیع اشباع اشباع آب در مخزن را کنترل میکنند. همچنین تعیین گونه سنگی بر اساس بافت رسوبی نشان داد که بافت رسوبی به خوبی محیطهای رسوبی را از هم تفکیک میکند. نتایج به دست آمده نشان داد که تغییرات اشباع آب در سازندهای کنگان و دالان تحت تاثیر فرآیندهای رسوبگذاری و دیاژنزی بوده است. از مقایسه اشباع آب مدلهای الکتریکی با آزمایش دیناستارک مشخص شد که اگر تعیین گونه سنگی انجام گیرد و ضرایب آرچی در هر واحد جریان محاسبه شود، اشباع آب حاصل از آن بسیار به مقادیر اشباع آب مغزه (دیناستارک) نزدیک است. همچنین از مقایسه بین گونههای سنگی مختلف مشخص شد مدل الکتریکی اشباع آبی که ضرایب آن در گونههای سنگی به روش شاخص کیفیت مخزنی و نوع تخلخل انجام گیرد، بهترین پاسخ را در مقادیر اشباع آب با دیناستارک در پی دارد. تفاضل متوسط اشباع آب بین مدلهای الکتریکی با دیناستارک در روش شاخص کیفیت مخزنی 27% است که نسبت به روش وینلند و بافت رسوبی به ترتیب 24% و 29% اشباع آب کمتری دارد. مقادیر این تفاضل متوسط اشباع آب بین مدلهای الکتریکی با دیناستارک در روش نوع تخلخل 33% است که نسبت به روش وینلند و بافت رسوبی به ترتیب 18% و 23% اشباع آب کمتری دارد. این نتایج نشان میدهد که برای انتخاب نمونه برای تعیین ضرایب آرچی، این دو روش تعیین گونههای سنگی در این سازندها مناسب است، بنابراین با توجه به ضرورت تعیین گونه سنگی و همچنین قابلیت بسیار بالای این دو گونه سنگی در محاسبه اشباع آب سازندها و در نتیجه محاسبه دقیق میزان هیدروکربنهای موجود در مخازن، به نظر میرسد استفاده از تعیین گونه سنگی به روش شاخص کیفیت مخزنی و نوع تخلخل بهترین وسیله برای رسیدن به نتایج دقیق و مطمئن اشباع آب است، بنابراین استفاده از این روشها برای سایر چاههای این میدان، نیز میتواند ایده مناسبی برای تحلیل و تخمین دقیقتر اشباع آب چاههای مجاور باشد.
[1]. Saturation exponents [2]. Cementation exponents [3] .Tortuosity Factor [4]. Depositional texture [5]. Pore type [6]. Pore Throat Radius [7] . Dean-Stark test [8] . Formation Resistivity Factor [9] . Resistivity index [10] . Winland Method [11] . Reservoir Quality Index [12]. Mercury injection capillary pressure [13]. petrophysical flow unit(PFU) [14]. Amaefule [15]. Kozeny [16]. Carman [17]. Flow Zone Indicator(FZI) [18]. Normalized Porosity Index(Øz) [19]. Choquette and Pray [20]. True Resistivity [21]. dual water [22]. Waxman-Smith
| |||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||
| |||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 701 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 361 |