تعداد نشریات | 19 |
تعداد شمارهها | 380 |
تعداد مقالات | 3,121 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,250,853 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,844,990 |
بررسی پیکره بنیاد هم معنایی افعال در زبان عربی و نقش باهم آیی در تعیین معنا | ||
لسان مبین | ||
مقاله 6، دوره 13، شماره 45، مهر 1400، صفحه 99-120 اصل مقاله (1.34 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30479/lm.2021.15081.3208 | ||
نویسنده | ||
یوسف نظری* | ||
استادیار بخش زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیراز | ||
تاریخ دریافت: 27 بهمن 1399، تاریخ بازنگری: 08 تیر 1400، تاریخ پذیرش: 20 تیر 1400 | ||
چکیده | ||
رویکردهای جدید زبانشناسی، ابزارهای نوینی برای بررسی زبان در اختیار قرار داده است. یکی از این رویکردها، زبانشناسی پیکرهای است که با کمک حجم وسیعی از دادههای زبانی، به مطالعه زبان می پردازد. بررسی باهم آیی واژگان در یک پیکره بزرگ از دادههای زبان طبیعی، افق گستردهتری برای بررسی هممعنایی ترسیم میکند. در پژوهش حاضر پنج دسته از واژگان هممعنا انتخاب شده است که عبارتند از (طرد، نبذ، دحر)، (ترک، غادر)، (أعطی، منح)، (کتم، ستر) و (ارتشف، شرب). رویکرد پژوهش بررسی همزمانی است. با استفاده از ابزار Sketch Engine واژههای هممعنا در پیکره arTenTen2012 جستجو شد. همنشینهای پربسامد هر کدام استخراج شد. از آنجاکه تمام افعال از نوع متعدّی انتخاب شدهاند، با تمرکز بر همنشینهایی که مفعول فعل -یا شبه فعل- محسوب میشوند، سطوح مشترک و متمایز هر کدام در قالب یک جدول آماری ارائه گردید. نتایج نشان داد (طرد) با اشخاص، (نبذ) با صفات نکوهیده و (دحر) با سرکوب فتنهها و بیماریها، بیشترین همنشینی را دارند. فعلهای (ترک و غادر) صرفا در مورد اماکن اشتراک معنایی دارند. (غادر) با اماکنی بیشترین بسامد را دارد که برگشت فرد به آن مکان، به طور معمول زیاد اتفاق نمی-افتد. (ترک) به صورت انحصاری در مورد تکالیف دینی و برجای گذاشتن اثر و نشانه، به کار رفته است. حال آنکه (غادر) در این موارد هیچ بسامدی ندارد. فعل (أعطی) با مواردی سر و کار دارد که اعطای آنها به صورت فیزیکی اتفاق نمیافتد. اما مفعولهای همنشین با (منح) از نوع فیزیکی و یا مواردی هستند که به صورت مدرک و مجوز ارائه شدهاند. | ||
کلیدواژهها | ||
هممعنایی؛ باهمآیی؛ زبان عربی؛ پیکره | ||
عنوان مقاله [English] | ||
A corpus-based investigation of synonymy of verbs in Arabic language and the role of collocation in assigning meaning | ||
نویسندگان [English] | ||
Yusuf Nazari | ||
Shiraz University, Arabic Language and Literature Department | ||
چکیده [English] | ||
Linguistic perspectives have provided new tools for the study of language. One of these approaches is corpus linguistics which studies language with utilizes enormous amount of linguistic data. Scrutinizing the collocation of words in a large body of natural language data provides a broader horizon for examining synonymy. In the present study, five categories of synonymous words have been selected, including: (کتم, ستر), (أعطی, منح), (ترک, غادر), (طرد, نبذ, دحر) and (شرب, ارتشف). The research approach was synchronic and synonymous words were searched in arTenTen2012 corpus using Sketch engine tool. Then, collocations with higher frequencies were extracted. Since all verbs were chosen from among several types with a focus on left-hand collocations which are considered as object verbs or quasi-verbs. Common and distinct levels of each synonym are presented in the form of statistical tables. Results of the study demonstrated that “طرد”, “نبذ” and “دحر” collocate with persons, reprehensible attributes and suppression of seditions and diseases, respectively. Verbs which mean “ترک” and “غادر” only have meaning in common with places. However, “غادر” has the highest frequency with places where the person doesn’t normally return to them. In contrast, “ترک” has been used exclusively for religious duties and signs. It is noteworthy that “غادر” is not used in these contexts. The verb “أعطی” deals with cases in which bestowal does not occur physically. But objects which collocate with “منح” are of physical type or items that are provided as evidence and permission. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Synonymy, Collocations, Arabic Language, Corpus | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 290 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 236 |