تعداد نشریات | 19 |
تعداد شمارهها | 380 |
تعداد مقالات | 3,121 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,250,659 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,844,911 |
بررسی روایات جرح هشامبنحکم و یونسبنعبدالرحمن براساس دادههای سندی-متنی روایات رجالی | ||
مطالعات فهم حدیث | ||
مقاله 4، دوره 10، شماره 1 - شماره پیاپی 19، مهر 1402، صفحه 81-108 اصل مقاله (624.94 K) | ||
نوع مقاله: پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30479/mfh.2023.18305.2215 | ||
نویسندگان | ||
لیلا سلیمانی1؛ محمدحسن صانعیپور* 2؛ ناصر نیستانی3؛ لیلاالسادات مروّجی4 | ||
1دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران. | ||
2دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه کاشان، ایران. | ||
3استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران. | ||
4استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه کاشان، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 06 بهمن 1401، تاریخ بازنگری: 29 شهریور 1402، تاریخ پذیرش: 12 اردیبهشت 1402 | ||
چکیده | ||
نخستین شیوهای که مورخان اسلامی تحتتأثیر محدثان، در نقل و نگارش تاریخ بهکار بردهاند، تاریخ نقلی است که مورخ همانند راوی به نقل صرف حدیث بسنده و در صورت نقد، تنها به بررسی وثاقت راوی اکتفا میکند. مورخ در آغاز، شایستگی راویان احادیث را به شیوه علم رجال و فنّ جرح و تعدیل احراز کرده و بهدلیل شباهت اسلوب نقد و بررسی تاریخ به حدیث، شناخت کافی به سندهای روایات، میزان وثاقت و عدم وثاقت، راوی جرح و تعدیل و محتوای حدیث داشته است. با این روش با سلسله سندهای اخبار تاریخی به یاری علم رجال و جرح و تعدیل شتافته و تصویر واضحی از پیدایش تاریخ از درون حدیث نشان میدهد. محدثان اسلامی و نیز مورخان غربی مانند شاخت، ینبل و موتسکی که در نقد احادیث پیشینه داشتهاند، در تحقیقات خود از روش تحلیل تاریخی متون و سنجش آنها ازطریق نمونههای مستقل و بیرونی استمداد جستهاند. برایناساس، بررسی فضای تاریخی راویانی که درباره آنها جرح و تعدیل وجود دارد، هدف اصلی این پژوهش است و باتوجهبه ضرورت رفع تعارض به شیوه (تحلیل سند – متن) با تمرکز بر بخش تعارض آرای رجالی به اعتبارسنجی این اقوال پرداخته و اندکی از تاریخِ پیرامونی این تعارضات را تحلیل و بررسی میکند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای سازمان یافته و با پیادهسازی روش تحلیل اسناد - متن در علم رجال شیعه، راویانی چون هشامبنحکم و یونسبنعبدالرحمن که در توثیق و تضعیف آنها تعارض وجود دارد، بهعنوان متن مشترک، شناخته شده و با بهرهگیری از سلسله سندهای رجال کشی و ترسیم زنجیرهای راویان توثیق و تضعیفکننده، میتوان پیشینه این تعارضات را تاریخگذاری و اعتبارسنجی نمود. درنتیجه، با ترسیم شبکهای روایات جرح هشامبنحکم و یونسبنعبدالرحمن به حلقه مشترک این روایات که یعقوببنیزید و عبداللّهبنحجال است، میتوان دست یافت که نقش محوری در نشر روایات جرح را داشتهاند. | ||
کلیدواژهها | ||
تحلیل سندی– متنی؛ حلقه مشترک؛ تعارض آرای رجالی؛ هشامبنحکم؛ یونسبنعبدالرحمن | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Studying the Hadiths of Jarh Hisham bin Hakam and Yunus bin Abd al-Rahman Based on the Documentary-Textual Data of Rijali Hadiths. | ||
نویسندگان [English] | ||
Leila Soleimani1؛ Mohammad Hassan Saneipour2؛ Naser Neyestani3؛ Leila Al-Sadat Moraveji4 | ||
1PHD Student of Quran and Hadith Sciences, Payam Noor University, Tehran, iran. | ||
2Associate Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, University of Kashan, iran. | ||
3Assistant Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, Payam Noor University, Tehran, iran. | ||
4Assistant Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, University of Kashan, iran. | ||
چکیده [English] | ||
The first method used by Islamic historians under the influence of muhaddithin (traditionists) in narrating and writing history is narrative history, where the historian, like a narrator, is content with merely quoting hadith and in the case of criticism, he is limited to checking the authenticity of the narrator. At the beginning, the historian has established the competence of the hadith narrators in the manner of scholarly knowledge and the art of jarh (criticizing) and of ta'deel (praising), and due to the similarity of the style of criticism and review of history to hadith, having sufficient knowledge of hadith documents, the degree of authenticity and unauthenticity, the narrator's injury and modification, and the content of hadith. In this way, a series news documents endeavors to gain the help of ilm al-rijāl; literally meaning 'Knowledge of Men', but more commonly understood as the Science of Narrators) as well as jarh (criticizing) and of ta'deel (praising) and it shows a clear picture of the origin of history from inside the hadith. Islamic scholars as well as western historians such as Shakht, Yanbal and Motsky, who have a background in criticizing hadiths, have relied upon the method of historical analysis of texts and evaluating them through independent and external examples in their research. Therefore, the main goal of this research is to investigate the historical atmosphere of the narrators about whom there are criticisms and corrections (jarh (criticizing) and of ta'deel (praising)) and according to the necessity of resolving the conflict in the way of (document-text analysis) focusing on the conflict part of the Rijal’s opinions, this research validates these statements and analyzes and looks into a bit of the history of these conflicts. This research is organized with the descriptive-analytical method and the use of organized library sources and by implementing the document-text analysis method in the science of Shia scholars, narrators such as Hisham bin Hakam and Yunus bin Abd al-Rahman, who have conflicts in their validation and weakening, are known as common texts and by taking advantage of the series of Rijali’s documents and drawing a chain of confirming and weakening narrators, it is possible to date and validate the history of these conflicts. As a result, by drawing a network of Jarh narrations and traditions of Hisham bin Hakam and Yunus bin Abd al-Rahman, the common link of these traditions is Yaqub bin Yazid and Abdullah bin Hajjal, and it can be found that they played a central role in the publication of Jarh traditions. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Document-Textual Analysis, Common Circle, Conflict of Rajali's Opinions, Hisham bin Hakam, Yunus bin Abd al-Rahman | ||
مراجع | ||
آقایی، سیدعلی. "حلقه مشترک و پیوند آن با اصطلاحات حدیثی". تاریخ و تمدن اسلامی، 15(۱۳۹۱): ۵۹-۹۸. ___________، تاریخگذاری حدیث روشها و نمونهها، تهران، حکمت، ۱۳۹۳ش. آهنگ، علی، و مهدی آریانفر. "تحلیل انتقادی دیدگاه یحیی محمد پیرامون علم رجال شیعه (با تأکید بر کتاب مشکلةالحدیث)". مطالعات فهم حدیث 4، 8، ۱۳۹۷ش، ۵۵-۷۳. doi: 10.30479/mfh.2018.1326 ابنغضائری، احمدبنحسین، رجال الغضائری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰ش. ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق. ابنندیم، محمدبنإسحاق، الفهرست، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۷۸م. احمدزاده، محمدامیر. "اهمیت کاربرد الگوها و روش های تحلیل اسناد در پژوهش تاریخی". تاریخ نگری و تاریخ نگاری، ۱۵ (1394): 5-33. اردبیلی، محمدعلی، جامع الرواة، قم، مکتبه آیتالله المرعشی، بیتا. بهبهانی، محمدباقربنمحمد، تعلیقه علی منهج المقال، قم، معارف اهلبیت (ع)، ۱۲۰۵ق. پارسا، فروغ، نقد و بررسی پژوهشهای حدیثی هارالد موتسکی، رساله دکتری، استاد راهنما: دکتر احمد پاکتچی، ۱۳۸۷ش. پارسانیا، حمید، فاطمه هلالی، و سیدسعید موسوی اصل. "دیدگاه یوزف شاخت به فقه اسلامی به مثابه دانش اجتماعی". اسلام و مطالعات اجتماعی، 20(1397): ۶-۳۴. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق. جمعی از نویسندگان، جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد، قم، دارالحدیث، ۱۴۰۱ق. حدادی، آمنه، نصرت نیلساز، نهله غروی نایینی، و محمدکاظم رحمتی. "تحلیل کارکرد حلقه مشترک در بازیابی منابع آثار روایی مطالعه موردی روایات علیبنابراهیم در الکافی". علوم قرآن و حدیث 53، 107(1400): 271-۲۹۳. doi:10.22067/jquran.2021.61859.0 حسینی خامنهای، علی، چهار کتاب اصلی علم رجال، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹ش. حلی، حسنبنیوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، قم، الفقاهة، ۱۴۱۷ق. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، آثار شیعه، ۱۴۱۰ق. شبستری، عبدالحسین، اصحاب الامام الصادق(ع)، قم، المدرسین، 1418ق. صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش. ______________، علل الشرائع، قم، داورى، ۱۳۸۶ق. صفایی، سیداحمد، هشامبنحکم، تهران، دانشگاه تهران، 1383ش. طوسی، محمدبنحسن، اختیار معرفة الرجال، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۷۳ش. _______________، رجال الطوسی، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۱۵ق. عزیزی، مجتبی، و میثم مطیعی. "مبنای ملاکهای ترجیح اقوال رجالیون در تعارض جرح و تعدیل". حدیثشناسی، 11(۱۳۹۳): ۴۹-۸۴. فان، اس یوزف، کلام و جامعه در سدههای دوم و سوم هجری، مترجمان: فرزین بانکی، احمدعلی حیدری، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1396ش. فتاحیزاده، فتحیه، محمدکاظم رحمانستایش، و فاطمه ونکی. "روش آیتاللّه خویی در تعامل با اصول اولیه رجالی". علوم قرآن و حدیث، 97(۱۳۹۵): ۱۱۹-۱۴۲. فرقانگوهر، محمد. "نخستین جریان انتقادی حدیث شیعه". تاریخ و تمدن اسلامی، 23(۱۳۹۷): ۲۳-۴۸. قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق. کشی، محمدبنعمر، رجال کشی، قم، اهلالبیت، ۱۳۶۳ش. کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب، ۱۳۶۳ش. مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال، نجف، بینا، ۱۳۵۲ش. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار الاحیاء، ۱۴۰۳ق. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، قم، موسسه امام خمینی، ۱۳۷۶ش. مفید، محمدبنمحمد، اوائل المقالات، بیروت، دارالمفید، 1414ق. نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق. نیلساز، نصرت. "تاریخگذاری احادیث براساس روش تحلیل اسناد متن در مطالعات اسلامی خاورشناسان". پژوهشهای قرآن و حدیث، 1(۱۳۹۰): ۱۲۷-۱۴۹. همدانی، مصطفی. "نقد اندیشه رجالی ارسال روایات بیواسطه حریز از امام صادق (ع)". مطالعات فهم حدیث 4، 8 (1397): 131-153. doi: 10.30479/mfh.2018.1329 Joseph Schacht, The Origins of Muhammadan Jurisprudence, Oxford, 1950, 171-2. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,761 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 892 |