تعداد نشریات | 20 |
تعداد شمارهها | 385 |
تعداد مقالات | 3,170 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,342,857 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,937,964 |
بررسی دیدگاه افلاطون در باب «کاثارسیس» | ||
فلسفه غرب | ||
دوره 2، شماره 2 - شماره پیاپی 6، تیر 1402، صفحه 55-75 اصل مقاله (439.09 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30479/wp.2024.19940.1061 | ||
نویسندگان | ||
علی سلمانی* 1؛ مینو حبیبی2 | ||
1دانشیار گروه فلسفه هنر، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران | ||
2دانشآموختة کارشناسی ارشد فلسفه هنر، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران | ||
تاریخ دریافت: 17 بهمن 1402، تاریخ بازنگری: 15 خرداد 1403، تاریخ پذیرش: 02 تیر 1403 | ||
چکیده | ||
«کاثارسیس» اصطلاحی یونانی است از ریشة واژة «کاثاروس» بهمعنای پاک. این اصطلاح، از نظر معنایی با دو مفهوم مرتبط است: خلوص و کمال. معمولاً این اصطلاح بیشتر با نام ارسطو و دیدگاه او در مورد موسیقی و بهویژه تراژدیک به ذهن متبادر میشود، اما پیش از ارسطو، افلاطون در برخی رسالههایش به این مفهوم اشاره کرده و پیرامون آن بحث نموده است. بدیهی است که دیدگاه افلاطون در مورد کاثارسیس را باید با توجه به دیدگاه او در مورد کنترل احساسات و عواطف بوسیلة عقل، مورد توجه قرار داد. برای بررسی کاثارسیس در آثار افلاطونی، ابتدا به بررسی معنای تاریخی این اصطلاح در یونان باستان میپردازیم. با عنایت به اینکه این اصطلاح در برخی از آثار افلاطونی، در ارتباط مستقیم با پسوخه مطرح میشود، دیدگاه وی در مورد روح یا پسوخه را نیز بیان میکنیم و سپس بهصورت مصداقی، به بررسی کاثارسیس در آثارش میپردازیم. این پژوهش نشان میدهد که کاثارسیس بهمعنای نوعی تطهیر نمودن نفس و جداسازی با هدف ایجاد نوعی تعادل و نظم است، و فیلسوف باید برای شباهت یافتن هرچه بیشتر به وجه الهیاش، از آن بهرهمند شود. از نظر افلاطون، فلسفه، یا به بیان دقیقتر، تمرین فلسفی، از طریق پروردن توان استدلال عقلی در انسان، قادر به ایجاد کاثارسیس است. | ||
کلیدواژهها | ||
کاثارسیس؛ افلاطون؛ پسوخه؛ تمرین فلسفی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Investigating Plato's view on Catharsis | ||
نویسندگان [English] | ||
Ali Salmani1؛ Minoo Habibi2 | ||
1Associate Professor, Department of Philosophy of Art, Bu-Ali Sina University, Hamedan, Iran | ||
2MA in Philosophy of Art, Department of philosophy of Art, Bu-Ali Sina University, Hamedan, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Chatharsis is a Greek term, derived from the root of the word: Chatharos which means: pure. This term, semantically is related to two concepts: purity and integrity. Plato in Sophist, divided cleaning art into two items: 1) cleaning as separating similar from similar. 2) cleaning as separating good from bad. He called the second one, as the cleaning Psyche from its flaws; and presented his Catharsis in this context. In Plato’s thought, philosophy or in exact terms, the practice of philosophy through an argumentation reasonably, is Catharsis. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Catharsis, Plato, Psyche, practice of philosophy | ||
مراجع | ||
افلاطون (1380) دوره آثار افلاطون، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران: خوارزمی.##
تیلور، کریستوفر (۱۳۹۲) تاریخ فلسفه غرب (از آغاز تا افلاطون)، ترجمة حسن فتحی، تهران: حکمت.##
راسل، برتراند (۱۳۹۰) تاریخ فلسفه غرب، ترجمة نجف دریابندری، تهران: پرواز.##
رحمتی، انشاءالله (۱۳۸۵) «جاودانگی نفس؛ تأملی در محاوره فایدون افلاطون»، پژوهشهای فلسفیکلامی، شمارة 28، ص118ـ79.##
شفیع بیک، ایمان (۱۳۹۴) «تعریف فلسفه و فیلسوف در فایدون افلاطون»، فلسفه، شمارة 24، ص40ـ21.##
ضیمران، محمد (۱۳۹۸) فلسفه هنر ارسطو، تهران: فرهنگستان هنر.##
کنی، آنتونی (۱۴۰۰) تاریخ فلسفه غرب، ج۱، ترجمة رضا یعقوبی، تهران: پارسه.##
گاتری، ویلیام کیت چمبرز (۱۳۹۵) تاریخ فلسفه یونان، ترجمة مهدی قوامصفری، تهران: دانشگاه تهران.##
Jowett, B. (1986) Selected Dialogues of Plato, Prometheus, Oxford: Clarendon Press.##
Miller, F. D. (1998) “Plato on the Parts of the Soul”, in N. D. Smith (ed.), Plato: Critical Assessments, vol. 3: Plato’s Middle Period: Psychology and Value Theory, London: Routledge, pp. 48–65.##
Moulinier, L. (1952) The Pure and the Impure in the Thought of the Greeks from Homer to Aristotle, Cambridge.##
Pawłowski, K. (2019) “Catharsis in Phaedo and Republic of Plato”, Journal of Human (Studia Humanistyczne AGH), vol. 18, no. 3, pp. 67-74.##
Podbielski, M. (2003) “Plato's Philosophical Definition of Catharcis”, Roczniki Humani Stycznetom, LI, zeszyt 3, pp. 49-61.##
Shorey, P. (1937) The Republic of Plato whit an English translation, vol. 2, Harvard University Press. ## | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,028 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 146 |